دلتنگ خودمم

به یک عدد آدم جهت دور دور در خیابان و گوش دادن به آهنگ زیباترین اتفاق سیروان نیازمندیم! که هی ما بهش زل بزنیم و بغض کنیم‌ و ایشون زیر چشمی عنایتی داشته باشن با لبخند کج 

:(((( و بعد تصدیق کنند که زیباترین اتفاق زندگیشونم:(((

دلتنگ خودمم...

دوتا ارائه !مسئله مخصوص که خودش پایان نامه ایست!! ترجمه مقاله!اینا هست خب؟ از اون طرف من همش ولو تو جام!! تنبل شدم اساسسسسیییییی. فکر کنم باید دیگه از درس خداحافظی کنم و سمت کنکور دکتری نرم. از اونطرف میگم حالا درس نخونم، چیکار کنم! کار پیدا نمیشه که. منم که برخلاف چیزی که باید باشم، اصن حوصله دلتنگ خودمم...

وقتی از همه جا آف میشی و جواب هیشکیو نمیدی ولی کماکان میتونی تو وبلاگت بنویسی چون کسایی که ازشون فرار میکنی اینجا نمیتونن بیان و مزاحمت بشن!

 این خودش نعمت بزرگیه ها؛)

+ نیمه پر لیوان! شایدم ربع! یا حتی ثلث:) پُره به هر حال!

+ حس میکنم الکی همه تونو دوست دارم:) عاشقتونم :)

دلتنگ خودمم...

من اگر میتونستم کسی رو از گذشته هام بیارم تو الانم برای یه مدت کوتاه البته! از اونجا که خانواده و عزیزانم خوشبختانه و گوش شیطان کر!! و خدارو صد هزار بار شکر، کنارم هستن همه و همه شونو دارم، لذا عشق اولم که برمیگرده به شونزده سالگیم رو برمیگردونم که بسیار هم دلتنگشم:) جا داره بگم این عشق اولم که خودش دلتنگ خودمم...

خبر فوت عارف لرستانی از مزخرفترین خبرایی بود که تو زندگیم شنیدم و روزمو از صبح اول وقت قهوه ای طور کرد!

دلتنگ خودمم...

من این مدلی ام که وقتی خبر فوت کسی رو میشنوم تا یه مدت فکرم درگیرشه. بحث مرده پرستی و اینا نیست اصلا. ذهنم درگیر فرایند مرگ و ادامه بقای دنیا بدون اون شخص خاص میشه! و مدام خودمو مرده حس میکنم! مثلا الان همش فکر میکنم میمیرم:| اما خب خیلی مزخرفه اینکه تو میمیری و آب از آب دنیا تکون نمیخوره. دلتنگ خودمم...

Mount Marilyn_tiamat

سیگار

بارون

اوووف که‌ من چقدر خفنم!!! 

+ بذارید بچه دلش خوش باشه به همین چیزای کوچیک، ما مثل شما سرمون شلوغ نیست و بلوغمون کامل نشده:)) 

دلتنگ خودمم...

حس خوبی دارم ولی دلیل خوبی نه:| به قول پاکزاد جان! اما دلیل زیاد مهم نیست:) امروز فهمیدم مسئله مخصوص تا آخر شهریور وقت داره و یه کم خیالم راحت شد. استادم مصرانه میگه کنکور دکتری باید بدی ! اما وقتی فکر میکنم به اینکه حالا من کنکورو بدم، اصن رتبه م زیر ده بشه و مصاحبه دانشگاه خودم دعوت بشم! دلتنگ خودمم...

اینکه آدم بتونه از نکات مثبت و برجسته خودش  یا کارای فوق العاده و خفنش و یا هر چیز خوبش تعریف کنه و از خودش خوشش بیاد خیلی اخلاق خوبیه ها! منتها این خوب بودن باعث نشده من همچنان حالم از این اخلاق به هم نخوره !!! 

آدمیزاده دیگه، همیشه به خوبیا گرایش نداره که:) 

البته دوز پایینش اصلا مهم نیستا، اینایی رو میگم که دیگه فکر میکنن اونجای آسمون باز شده و اینا افتادن پایین و خیلی خاصن! روی صحبتم با اون اشخاصه  :D

+ همینه که هست:|

دلتنگ خودمم...

کلافه م

همش دلشوره‌ و اضطراب

خسته شدم دیگه

فکر‌ کنم وقتشه تموم شه!

دلتنگ خودمم...

از بوی سیگار بدم میومد

سردرد میگرفتم

اصن کلا بدم میومد:| 

میم میکشید گیر میدادم! 

حالا الان

دیگه بدم نمیاد، خوشمم میاد! حتی میکشم! سرفه و سردردم خبری نیست!

+ نشونه شاخ بودن نیست، نشونه خاصی نیست کلا! فقط باحال بود، مخصوصا با فری تو تراس ساعت ۳ نصف شب! 

دلتنگ خودمم...

Sms داده مایویی که برات گرفته بودمو بنداز دور! 

سوال پیش میاد، بعد یک ماه یه کاره این چه پیامیه؟ دوما حالا چرا مایوووو؟ چرا بقیه چیزا نه؟ خب اصن به تو چه میخوام بپوشم برم پول پارتی:| نکبت ! 

دلتنگ خودمم...

این دخترایی که با دوست پسراشون مهمونی میرن، سفر میرن، تو یه خونه زندگی میکنن و عکساشونم همه جا پخشه، خانواده ندارن؟ یا دارن؟ یا فقط من خانواده دارم؟ یا چی؟ 

خب من واسه یه بیرون رفتن معمولی دو ساعته هم باید دلیل و مدرک ارائه بدم! چجوریاس؟ اونا خوبن؟ ما خوبیم؟ کی خوبه؟

دلتنگ خودمم...

چندین بار یه پیامو فرستاده: 

)خدا لعنتت نکنه

خدا لعنتت نکنه

خدا لعنتت نکنه)

 

+ این از من چی میخواد؟ نکنه برگرده؟ وای همه بدنم یخ کرده. نمیخوام بیاد، خدایا هیچوقت نگفتم بیاد. نیاد نیاد نیاد:((((

دلتنگ خودمم...

مردد موندم که موضوع پایان نامه م رو مرتبط با روستا انتخاب کنم یا سازمان؟؟ 

روستایی باشه خیلی کار بهتری از آب درمیاد و شیرین تر میشه اما آخه با کی برم؟ :( 

کی میاد بریم روستا با هم پرسشنامه پر کنیم؟:(

دلتنگ خودمم...

دیروز یه دوستی برام چندتا موزیک فرستاد ازشون

قبلا گوش داده بودم چندتا آهنگاشونو، و در یک کلمه باید بگم عالی هستن.  حرف ندارن! 

دلتنگ خودمم...

میم جوری سوخته که از انواع و اقسام پیامها دریغ نمیکنه! امروزم تهدید و فحش :| راستش اول که خوندم شوکه شدم، بعد یخ کردم و بعد زدم زیر گریه. نه واسه اینکه ترسیده باشم و اینا. نمیدونم واسه چی... بهم گفته بود با مانتویی که من برات خریدم عکس نذار:||||| وگرنه آبروتو هرجا بتونم میبرم!!!! خیلی لجنی:||| دلتنگ خودمم...

اصن نمیدونم از کجا بگم دیگه! گیج شدمیکی بیاد این میم رو بزنه له کنه یه کاریش کنه فقط خفه شه دیگه! بعد اون قضیه و بعد اینکه عذرخواهی کرد، همون شب باز پیام داد که من عاشقتم و دلم هواتو کرده و تو منو به خاطر وضع مالی ولم کردی!!!! (خدا شاهده که اصلا بحث این موضوع نبود، که ای کاش میبود) خلاصه، دلتنگ خودمم...

در این حد بگم که میم به گووووووووه خوردن راضی شده

التماسای میکنه که دل سنگ به رحم میاد!

دل منم به رحم اومد، سوخت. بهش گفتم غرورتو انقدر نشکون، به من دیگه امیدی نیست. 

من دوتا پیام بیشتر ندادم و اونم صرفا جهت آب پاکی ریختن رو دستش بود

اون همینجور هست هنوز! 

بره فقط، محو شه! 

+ خیلی خسته م... از شنبه باز دانشگاه:((((((

+یه کم بی حوصله م... واسه همین نیستم زیاد. میخونمتون:*

دلتنگ خودمم...

خوبه بین این همه فیلم شر و وری که جدیدا میسازن ک یا ته نداره یا سر نداره یا داستان نداره یا آدمو یاد مصیبتهای زندگیش میندازه یا فقط و فقط وقتتو حروم میکنه، فیلمی ساخته بشه که یکی دو ساعت آدمو بخندونه و دلت بخواد واسه بار دومم بینیش:) 

+ پیشنهادش میکنم.

دلتنگ خودمم...